بازار کار جهانی از قرن نوزدهم تاکنون دگرگونیهای بنیادی را تجربه کرده است. از انقلاب صنعتی و ورود گسترده ماشینی شدن، تا جهانیسازی و اقتصاد پلتفرمی قرن بیستویکم، شکل مشاغل، ساختار استخدام و مهارتهای مورد نیاز کارگران بهطور پیوسته تغییر کرده است.
صرافی فلامک معامالت بی واسطه، هزینه کمتر، سرعت بیشتر
انقلاب صنعتی و شکلگیری کار کارخانهای (قرن نوزدهم)
در قرن نوزدهم، انقلاب صنعتی در اروپا و آمریکای شمالی مسیر کار را از کشاورزی و تولید خانگی به تولید صنعتی متمرکز هدایت کرد. ورود ماشینآلات بخار و سپس برق منجر به تفکیک وظایف، تولید انبوه و تمرکز جمعیت در شهرها شد. کارگر کارخانهای جای نیروی کار خانوادگی را گرفت و قراردادهای کار ثابت، شیفتهای طولانی و تقسیم کار مکانیکی، مشخصه بازار کار آن دوره شد. این مرحله همچنین بستر شکلگیری اتحادیهها و نخستین مطالبات درباره دستمزد، ساعات کاری و ایمنی شغلی را فراهم کرد.
مهاجرت، شهری شدن و تغییر ساختار نیروی کار
تراکم جمعیتی ناشی از صنعتیشدن باعث مهاجرت گسترده روستاییان به شهرها و نیز موجهای مهاجرت بینالمللی شد. تجمع کارگران در مراکز صنعتی، بازار نیروی کار محلی را فراوان کرد و رقابت بر سر شغلها و کاهش دستمزد واقعی در برخی بخشها را تقویت نمود. همزمان نیاز صنعت به نیروی کار نیمهماهر و ماهر افزایش یافت که به توسعه آموزش فنی و حرفهای انجامید.
ظهور جنبشهای کارگری و قانونگذاری اجتماعی
پیدایش اتحادیهها و احزاب کارگری واکنش مستقیم به شرایط سخت کاری بود. در نیمه دوم قرن بیستم، با فشار این جنبشها قوانین کار، مقررات حداقل دستمزد، مقررات ساعات کاری و سیاستهای تأمین اجتماعی در کشورهای صنعتی تصویب شد. این تغییرات ساختار استخدام را به سوی امنیت شغلی نسبی، مزایا و استانداردهای حقوقی سوق داد و نقش دولت در بازار کار پررنگ شد.
گذار به اقتصاد خدمات و جهانیسازی (قرن بیستم)
از میانه قرن بیستم، سهم بخش خدمات در اشتغال بهطور پیوسته رشد کرد؛ مشاغل مالی، بهداشتی، آموزشی و خدمات اطلاعاتی بهمراتب مهمتر شدند. سپس موج بعدی—جهانیسازی و زنجیره تامین جهانی—باعث شد کارخانهها به کشورهای با دستمزد پایین منتقل شوند و از طرفی تقاضا برای مشاغل تخصصی و نیمهماهر در اقتصادهای پیشرفته افزایش یابد. این روند موجب تغییر الگوی اشتغال در کشورهای توسعهیافته و رشد فرصتهای شغلی در کشورهای در حال توسعه شد.
فناوری، اتوماسیون و تحولات مهارتی (اواخر قرن بیستم تا کنون)
نفوذ فناوری اطلاعات، رباتیک و هوش مصنوعی از اواخر قرن بیستم تحول مهارتمحوری را تسریع کرد. بسیاری از وظایف تکراری صنعتی و اداری خودکار شد و نیاز به مهارتهای تحلیلی، خلاقیت، مدیریت داده و مهارتهای دیجیتال افزایش یافت. این تحول به نابرابری مهارتی انجامید: گروهی از نیروی کار با مهارتهای فنی و توانایی یادگیری مستمر در موقعیتهای بهتر قرار گرفتند و گروههایی با مهارتهای محدودتر در معرض نابودی شغل یا تنزل درآمد قرار گرفتند.
اقتصاد پلتفرمی، قراردادهای انعطافپذیر و اشتغال ناقص
ورود پلتفرمهای دیجیتال (مانند خدمات اشتراک سواری، فریلنسینگ آنلاین و سفارش خدمات) مدلهای جدید اشتغال را رواج داد: قراردادهای کوتاهمدت، دستمزد ساعتی بدون مزایا و فعالیت در بازارهای کاری غیررسمی. این «اقتصاد گیگ» مزایایی چون انعطافپذیری زمانی برای برخی فراهم کرده اما چالشهایی در زمینه امنیت شغلی، تأمین اجتماعی و حقوق کارگران بهوجود آورده است.
جنسیت، جمعیتشناسی و نیروی کار
تغییرات جمعیتی و افزایش مشارکت زنان در بازار کار از اواسط قرن بیستم به بعد یکی از مهمترین تحولات بود. افزایش دسترسی به آموزش، قوانین برابری جنسیتی و تغییرات فرهنگی، سهم اشتغال زنان را بالا برده است؛ هرچند نابرابریهای پرداخت، تفکیک شغلی و چالشهای ترکیب کار و خانواده همچنان پابرجاست. همچنین پیرشدن جمعیت در کشورهای توسعهیافته فشار بر بازار نیروی کار و نیاز به سیاستهای جذب نیروی کار مهاجر و تقویت مهارتهای بزرگسالان را افزایش داد.
پیامدها برای سیاستگذاری و آینده بازار کار
تحولات تاریخی نشان میدهد که سیاستگذاری فعال بازار کار، سرمایهگذاری در آموزش و مهارتآموزی، و توسعه سامانههای تأمین اجتماعیِ انعطافپذیر برای مدیریت تغییرات ضروری است. همرسانی بین نظام آموزشی و نیازهای بازار، حمایت از انتقال شغلی (reskilling) و قوانین نوآورانه برای حفاظت از کارگران پلتفرمی از اولویتهای سیاستی بهشمار میآیند.
صرافی فلامک

کامنت ها
قرن ۲۱ با شتاب نوآوری، یکپارچگی جهانی و چالشهای سیستمیکی همراه بوده است
تاریخ: 17 آذر 1404 | زمان: 14:20:39[…] در یک منطقه بهسرعت به دیگر نقاط منتقل میشوند. برای کسبوکارها و سرمایهگذاران، مدیریت ریسک بینالمللی و استفاده از […]